چندسال قبل ترا تازه یه تکنولوژی به ما ایرانیا اضاف شده بود به اسم موبایل
حرف حدود بیست و خورده ای سال پیشه
تازه داشت بین ملت جا باز میکرد
همه هم نداشتن
بیشتر یه چیز تجملی بود
حالا نهایت انتن دهیش هم تو شیراز تا بالای دروازه قرآن بود
بعدش میشد بیمصرف
اول که گوشی موبایل اینجوری نبود
یه چندتا برند هم بیشتر نداشت
اولیش آلکاتل بود
یه گوشی یغور و بزرگ حدود یه آجر بود
بعد صاایران
قد یه بلوک
یه تن وزن داشت
خیلی مالی هم نبود
بعدیش سونی بود
یه چیز کوچولو و جمع و جور که البته گرون بود و مخصوص مرفهین بی درد
بعد نوکیا و چندتا برند دیگه
حالا امکاناتش
اول که منو تمام انگلیسی بود و خیلیا نمیدونستن چی نوشته داخل صفحه ش
چیزی به اسم پیامک هم هنوز تو ایران فعال نبود
فقط تماس اونم نه هرجایی..انتن دهی اصل بود
بعد میرسیم به تیپ افراد
جونم بگه براتون که چون گرون بود..چه سیمکارت و چه گوشی
هزار نفری شاید یکی موبایل داشت
یه کیف بین ملت موبایل دار مد شده بود که به کمربند طرف متصل میشد
طوری هم کیفه رو نصب میکردن که از ده فرسخی تو دید باشه
یه عده هم جای کیف یه پارچه نوشته میزدن بدین مظمون
زودی در این مکان موبایل نصب خواهد شد
کسی که موبایل داشت حکم رئیس جمهور رو داشت
افاده ها طبق طبق
یه چس کلاسی میگذاشت که واویلا لیلی
یه چیزی هم که سر همه ی موبایل دارا اومد
ضایع بازی حین چس کلاس بود
مثلا
طرف داشت با موبایلش حرف میزد
کلی کلاس که تهران بودم و الان پرواز دارم و اون اپارتمانه رو نخریدم چون محیطش بی کلاس بود و اینا
یهویی
زرررررت
گوشیش زنگ میخورد
حالا میخواست بشینی به طرف بخندی
یه چیز دیگه هم که تو تب و تاب موبایل دار شدن ملت بود
این گوشی تلفن های بیسیم بود
اکثرا هم گوشی استوک بیسیم تلفن ثابت بود که معمولا تا هزارمتر برد انتن داشت
حالا بگذریم که طرف اینو میگذاشت تو اون کیف کذایی و از شیراز میرفت تهران
فقط برا اینکه بگه منم اره..موبایل دارم.
یه قسمت خنده دار قضیه طرز تلفظ موبایل بود
هر کسی بنا به چرخش فک ش یه چیزی میگفت
موبایل..موبِیل..موفایل..مِبِیل..مابِیل
قسمت بعدیش طرز تهیه ی سیمکارت بود
طرف اون موقع یک میلیون و پونصد میداد یه خط
اون وقتا پراید چهار میلیون بود
اگرم ثبت نام بخواستی کنی
باید سه چهارسال تو نوبت بموندی تا اموراتت بگذره
مث حالا نبود سیم کارت رایگان باشه یا یکی بخر دوتا ببر باشه
جالب انگیز بعدی شماره موبایل بود
همه شون با 0911 شروع میشدن و سه تا عدد بعدی کد شهر طرف بود
یعنی تو هوا میشد فهمید خط طرف برا کجاست
یه اصطلاح باحال هم دهن ملت موبایل دار بود که خفن مسخره بود
مثلا طرف میخواست بگه به فلانی زنگ زدم
اینو میگفت
به فلانی موبایل زدم
جواب موبایلمو نداد پدرنامرد
بعد چندسال سرویس پیامک هم فعال شد
اون که محشر کبری بود
اصطلاحات ملت خیلی باحالتر شد
هرکی یه چیزی میگفت بهش
اس ام اس...اس..پیام..پیامک..چس مس..اس مس..چس فس
خلاصه که یادش بخیر
دورانی بود برا خودش
o*o*o*o*o*o*o*o
وسط یه بازار شلوغ خیلی اتفاقی چشمامون بهم قفل شد
پلک نزد، پلک نزدم
هرچی نزدیک تر می شد زیباتر
می شد
وقتی بهم رسید یه لبخند زد و گفت
چقدر دلم برات تنگ شده بود
نگاش کردم و گفتم منم همینطور
خوشحال شد
گفت چه دورانی بود!! یادش بخیر
خیلی دوس دارم برگردم به
اون روزا
سرم رو تکون دادم و گفتم
منم همینطور
گفت من از بچه های اون دوران
خبر ندارم، تو چی؟
گفتم منم همینطور
تو چشمام نگاه کرد و گفت راستش
من خیلی ناراحتم از اتفاقی که
بینمون افتاد
من همیشه دوسِت داشتم
یه لبخند زدم و گفتم منم همینطور
گفت تو اصلا منو شناختی؟
سرم رو دادم بالا و گفتم نه
گفت منم همینطور
وقتی داشت می رفت بهم گفت
هنوز می نویسی؟
گفتم آره، توام هنوز نقاشی
می کنی؟ گفت آره
بغلم کرد و گفت امیدوارم ده سال
دیگه باز همدیگه رو ببینیم
گفتم منم همینطور
رفت
چشمام رو بستم و به این فکر کردم
که ما ده سال پیش
قول داده بودیم همه چی رو
فراموش کنیم
ولی یادش بود.. منم همينطور
o*o*o*o*o*o*o*o
حسین حائریان